کارافرینی و موفقیت mehdi omidi مفهوم و ايدة كارآفريني، مفهومي جديد و متعلق به عصر حاضر نميباشد. اين مفهوم از قبل از قرون وسطي مطرح بودهكه در طول زمان دچار تحولاتي نيز شده است. به طور خلاصه، كارآفرين سازمان دهنده و فعال كننده يك واحد اقتصادي (ياغير اقتصادي) و كسب و كار به منظور دستيابي به سود (دستاوردهاي) شخصي (يا اجتماعي) است. يك كارآفرين به منظور تحقق ايدهاش عوامل مورد نياز مانند: زمين، نيروي كار، مواد مصرفي و سرمايه را فراهم آورده و بااستفاده از قدرت تصميمگيري، مهارتها و استعدادهاي فردياش در طراحي، سازماندهي، راهاندازي و مديريت
واحد جديد، ايدهاش را تحققميسازد و از اين راه به كسب درآمدميپردازد. همچنين در اين راه يكعدم موفقيت را به دليل فعاليت درمحيط غير قابل كنترل و مبهم و باموانع پيش بيني نشده ميپذيرد. ازنظر علم اقتصاد، كارآفرين فردياست كه با صرف زمان و انرژي لازم،منابع، نيروي كار، مواد اوليه و سايردارائيها را به گونهاي هماهنگميسازد كه ارزش آنها و يا محصولاتحاصل از آنها نسبت به حالتاوليهاش افزايش يابد (ايجاد ارزشافزوده كند). همچنين كارآفرين سرمايهدارنيست ولي قادر است از سرمايههاي راكد به خوبي استفاده كند. همچنين او مخترع، عالم، متخصص و هنرمند نيست ولي توانبهرهبرداري مناسب از علم، تخصص و هنر ديگران را دارد.
بطور كلي؛ كارآفريني به فرايند شناسايي فرصتهاي جديد، ايجاد كسب و كار و سازمانهاي جديد، نوآور و رشد يابنده برايبهرهبرداري از فرصتهاي شناسايي شده اطلاق ميشود كه در نتيجه آن كالاها و خدمات جديدي به جامعه عرضه ميشود.
اهميت كارآفريني:
مطالعات نشان ميدهد كه از نظر برخي از اقتصاددانان و صاحبنظران و دانشمندان مديريت، موتور حركت و رشد اقتصاديك جامعه كارآفرينان هستند كه در محيطي رقابتي و در شرايط عدم تعادل (و نه تعادل ايستا) جامعه را به حركت در ميآورندو توسعه ميبخشند. كليد موفقيت كارآفريني، يافتن روشهاي خلاقانهاي است كه با بكارگيري تكنولوژيهاي جديد يا بازاريابيبهتر، سريعتر و كم هزينهتر كالاهاي جديد، خواستههاي بشري را به نحو احسن برآورده ميسازند. اين به معناي توليد كالاهايموجود با هزينههاي كمتر يا ارتقاء كيفيت آنها و يا به معناي ايجاد بازارهايي براي كالاهاي كاملاً جديد است.
تعاريفي كه از كارآفريني ارائهشد، مبين آن است كه، كارآفرينمنتظر سرمايهگذاري و ايجاد شغل ازطرف دولت نيست. او خود با شناختصحيح از فرصتها و استفاده ازسرمايههاي راكد امكاناتي را فراهمنموده و با سازماندهي و مديريتمناسب منابع، ايدة خويش را عمليمينمايد. او تنها خودش شاغلنميشود، بلكه بدون اتكاء به دولت،در بخش غيردولتي براي تعدادديگري نيز شغل ميآفريند و علاوه برآن نقش مهمي در توليد و«اشتغال مولد» دارد. اين امر سبب كاهش نرخ بيكاري بدون نياز به سرمايهگذاري دولت براي ايجاد اشتغال ميگردد. البته دولتميتواند با ارائه تسهيلات و پيگيري سياستهاي مناسب، حركت كارآفرينان را شدت و شتاب بخشد.
اهميت كارآفريني از نظر ايجاد اشتغال:
كارآفريني مترادف ايجاد اشتغال نيست. كارآفريني در واقع فرآيند ايجاد و تاسيس كسب و كار يا سازمان جديد است، امايكي از اثرات قابل توجه آن ايجاد اشتغال است. مطالعاتي كه در ايالات متحده آمريكا صورت گرفته است نشان ميدهد كه از 20ميليون شغل ايجاد شده و جديد در طي سالهاي 1990 ـ 1980 بيش از 5/3 ميليون شغل ناشي از ايجاد و تامين كسب و كارهايكارآفرينانه جديد بوده است. مطالعات ديويد برچ (Birch) در اواخر دهة 1970 ميلادي نشان داده است كه بيش از 70% ازمشاغل جديد در شركتها و سازمانهايي ايجاد ميشوند كه در مسير رشد قرار دارند.
همچنين مطالعات در ايران نشان ميدهد كه در فاصله سالهاي 75 ـ 1355 هجري شمسي بيشترين ميزان اشتغال جديددر اقتصاد ايران به شكل كاركنان مستقل (خويش فرما) بوده است. متاسفانه بدليل عدم حمايت از اين كارآفرينان و سوق دادنآنها در مسير رشد و توسعه ، بزرگترين چالش اقتصاد ايران در دهة 1380 هجري شمسي بحران بيكاري خواهد بود. در حالي كهاگر در فاصله 20 سال مذكور حمايتي جدي از كارآفرينان صورت ميگرفت به گونهاي كه هر يك تنها يك نفر ديگر را به استخدامخود در آورند، در اين صورت بزرگترين مشكل اقتصادي دهة 1380 در اقتصاد ايران كمبود نيروي كار ميبود.
به هر تقدير اهميت كارآفريني از نظر ايجاد اشتغال باعث شده است تا طي دهههاي 80 و 1990 ميلادي به تدريج وفاقعمومي در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه ايجاد گردد، مبني بر اينكه بحران بيكاري به جز از طريق توسعه كارآفريني ودميدن روح نوآوري در كالبد اجتماعي امكانپذير نميباشد. به همين دليل كشورهايي نظر ايالات متحده آمريكا، كانادا، فنلاند،هند، مالزي، سنگاپور، استراليا و آلمان سياستها و برنامههاي حمايتي گستردهاي را از كارآفرينان تدوين و به مرحله اجراگذاشتهاند.
نكته: در شرايط اقتصادي فعلي و نرخ بالاي بيكاري در كشورمان،ناخودآگاه كلمه «كارآفريني» و كلمه «اشتغال زايي» موارد استفاده مشابهيپيدا كرده است و كلمه كارآفريني براي مجموعه اقداماتي كه به ايجاداشتغال ميانجامد نيز استفاده ميشود. مثلاً به هر گونه سرمايهگذاري كهباعث ايجاد اشتغال شود يا هر گونه افزايش مهارت فني يا حرفهاي كهاحتمال اشتغال به كار را افزايش دهد و براي كسي كار ايجاد كند نيزكارآفريني اطلاق ميشود. ليكن هيچكدام از اينها كارآفريني(Entrepreneurship) كه در نظريات توسعه مطرح شده است نميباشد.چرا كه براساس نظريات اقتصادي و تجارب حاصله در اقتصادهاي روبه رشد«كارآفرينان» موتور محركه توسعه و رشد اقتصادي محسوب ميشوند و در نتيجه اشتغال زايي يكي از فرآوردهها و معلولهاياين مهم ميباشد.
نقش و ويژگيهاي كارآفرينان در جامعه:
كارآفرينان به عنوان موتور توسعه اقتصادي، نقشها و ويژگيهاي مختلف و متنوعي را در جامعه ايفا ميكنند كه هر يك ازاهميت ويژهاي برخوردار است. از طرفي هر كارآفرين بالقوه يا بالفعل، به يك نسبت از اين ويژگيها و قابليتها برخوردار نيست. لذاكارآفرينان طيف متنوعي را شامل ميشوند كه همين باعث تنوع در تعريف كارآفريني و كارآفرين شده است. معهذا موارد زير ازاهم اين ويژگيها و نقشهاست.
ويژگيهاي كارآفرينان:
ـ نوآوري (Innovation)
ـ خلاقيت (Creativity)
ـ مخاطرهپذيري (Riskbearing)
ـ اعتماد به نفس (Self- Confidence)
ـ دانش فني (Technical Knowledge)
ـ استقلال (Independent)
ـ هدفگرا (Goal- Oriented)
ـ مركزكنترلداخلي (Enternal locus of control)
ـ عكسالعمل مثبت نسبت به مشكلات و موانع
(Positive reaction to set back)
ـ تواناييبهايجادارتباطات(Communication Ability)
ـ توفيقطلبي (need for Achievement)
ـ تمايلبهمسؤوليتپذيري(Desir for Responsibility)
نقش و آثار كارآفرينان در جامعه:
عامل اشتغالزايي
عامل ترغيب و تشويق سرمايهگذاري
عامل تعادل در اقتصادهاي پويا
عامل تحول و تجديد حيات ملي و محلي (كارآفريني فراتراز شغل و حرفه است، بلكه يك شيوة زندگي است،)
عامل توليد (همانند زمين، نيروي كار و سرمايه)
عاملساماندهيوسازماندهيمنابعواستفادهاثربخش از آنها
عامل انتقال تكنولوژي
عامل شناخت، ايجاد و گسترش بازارهاي جديد
عامل نوآوري و روانكنندة تغيير
عامل كاهش بوروكراسي اداري (كاهش پشتميزنشيني ومشوق عملگرايي)
عامل تحريك و تشويق حس رقابت
عامل يكپارچگي و ارتباط بازارها
ضرورت پرورش و آموزش كارآفرينان:
به طور سنتي در جوامع صنعتي و به طور معمول در كشور ما كارآفرينان از طريق سعي و خطا و بقاء اصلح انتخاب شدهاند.كساني كه در خود توان ايجاد كسب و كار جديد را ميبينند با كشف فرصتهاي موجود در جامعه انجام نوعي مطالعه امكانسنجي فني و اقتصادي، بسيج منابع پراكنده و مالي و انساني، دستيابي به تكنولوژيهاي مرتبط و بالاخرهبا قبول خطر شكست وارد ميدان كسب و كار ميشوند. اما از اين ميان اين گروه معمولاً جمع كوچكي (حدوداً 13) خطر شكستزودرس را پشت سر ميگذراند و به مراحل پيشرفتهتر كسب و كار ميرسند. كارآفريناني كه بدين نحو وارد عرصه كسب و كارميشوند معمولاً از آموزش ويژهاي جز آنچه در مشاغل قبلي خود آموختهاند برخوردار نيستند.
حال اين پرسش مطرح شده است كه با استفاده از دانش مديريت و ساير علوم اجتماعي و اقتصادي تا چه حد ميتوان فرآيندانتخاب و پرورش كارآفرينان را آسانتر، كم هزينهتر و اثر بخشتر از جريان سعي و خطا كرد.
پرسش فوق موضوع پژوهشهاي متعددي در دانشگاهها و مراكز پژوهشي كشورهاي صنعتي بوده است. در نتيجه همينپژوهشها اكنون آزمونهايي براي سنجش و پيش بيني قابليتهاي كارآفريني داوطلبان ايجاد كسب و كار و نيز برنامههايآموزشي براي ارتقاء قابليتهاي كارآفريني افراد مستعد تدوين و تنظيم شده است.
گرچه خصايص ذاتي و موروثي افراد مانند هوش، خلاقيت، عزم و اراده و جسارت و خطر پذيري، سهم مهمي در شخصيت وعملكرد كارفرمايان داشته است، ليكن اينگونه نيست كه هر كس داراي اين ويژگيها باشد حتماً يك كارآفرين است. بلكه او يككارآفرين بالقوه ميباشد.
تحقيقات بسياري تاييد ميكند كه فرآيند و برنامههاي آموزشي خاصي ميتواند با تغيير بينش و فرهنگ افراد و تجهيز آنها بهدانش و مهارتهاي خاص، راهي را كه آنها احتمالاً با سعي و خطا و گذشت زمان طولاني به آن ميرسند بسيار كوتاه نموده و بهسرعت يك كارآفرين بالقوه را به يك كارآفرين بالفعل تبديل كند. لذا بدليل اهميت و نقش كارآفرينان در دو دهة گذشته،برنامههاي آموزشي ويژهاي و به شكلهاي متنوعي براي آموزش و پرورش كارآفرينان در دانشگاههاي كشورهاي پيشرفته و درحال توسعه ارائه ميگردد كه از جمله مباحث اين دورهها ميتوان به موضوعاتي از قبيل: آشنائي با كارآفريني و خود اشتغالي،بازاريابي و فرصتهاي بازار، اصول امكانسنجي اقتصادي، آشنائي با قوانين تجارت و ايجاد شركت خصوصي، مقررات مالي وعمليات بانكي، مقررات مالياتي، مديريت منابع مالي، اصول سازمان و مديريت، مديريت منابع انساني، آشنايي با كارآفرينانموفق و تجارب آنها و... اشاره نمود. نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آرشيو وبلاگ ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() نويسندگان پیوندهای روزانه ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]()
|
|||||||
![]() |