کارافرینی و موفقیت mehdi omidi فردی که مسئولیت اولیۀ وی جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار است و یا کسی که منابع لازم برای شروع و یا رشد کسب و کاری را بسیج می نماید و تمرکز او بر نوآوری و توسعه فرآیند ، محصول یا خدمات جدید می باشد . به عبارت دیگر ، کارآفرین فردی است که یک شرکت را ایجاد و اداره می کند و هدف اصلی اش سودآوری و رشد است . مشخصۀ اصلی کارآفرین ، نوآوری می باشد . کارآفرینی شرکتی کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعهد شرکت به ایجاد و معرفی محصولات جدید ، فرآیندهای جدید و نظام های سازمانی نوین است . آموزش فراگیری تخصص ها ، مهارتها ، شناخت و آگاهی است که فرد را جهت پذیرش سمت جدید و یا انجام وظایف مختلف در مقطع زمانی خاص که از پیش تعیین شده است ، آماده و تجهیز می نماید . به تعبیری دیگر : آموزش کوششی است که توسط سازمانها برای تغییر رفتار افراد از طریق فرآیند یادگیری و بخاطر افزایش اثر بخشی آنها صورت می گیرد . عوامل سازمانی با توجه به جدید بودن این زمینۀ مطالعاتی ، عوامل سازمانی معدودی برای القاء و ایجاد محیط کارآفرینانه در سازمان مورد توافق محققین قرار گرفته است . همچنین نگرش و بینش سازمانی کارآفرینان در خصوص سیاستهای مالی ، تولیدی ، بازرگانی و بازاریابی ، منابع انسانی و مدیریت استراتژیک تأثیر بسزائی بر تصمیم گیریهای فرد بعنوان رهبر سازمان دارد ( هورنزبی و دیگران ، 1993 ، ص 48 ) . توانایی های فردی با توجه به کلیه مطالعات انجام شده در خصوص توانایی های فردی می توان آنها را به پنج دسته اصلی شامل ویژگی ها ، انگیزه ها ، عوامل جمعیت شناختی ، سبک رفتاری و مهارتها تقسیم بندی نمود . ( تراپ مان و مورنینگ استار ، 1989 ، ص 324 ) .
موفقیت سازمانی موفقیت سازمانی عبارت است از مجموعۀ نوآوری ، رشد و ایجاد تغییر که فرد مدیر بعنوان عامل اصلی ، سازمان را به حرکت درآورده ، هدایت نموده و سه عامل فوق را موجب می گردد . · هر پیروزی بزرگی پس از چند بار شکست بدست می آید . شکست های مکرر مانند پیک هائی هستند که در جادۀ منتهی به پیروزی حرکت می کنند . " چارلزاف . کترینگ " · هدف بدون برنامه ، تحقّق نخواهد یافت . مفهوم واژه کارآفرینی واژه کارآفرینی از کلمۀ فرانسوی Entreprendre به معننای " متعهد شدن " نشأت گرفته است . بنابر تعریف واژه نامه دانشگاهی و بستر : کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی ، اداره و تقبل کند . واژه کارآفرینی دیر زمانی پیش از آنکه مفهوم کلی کارآفرینی به زبان امروزی پدید آید ، در زبان فرانسه ابداع شد . در اوایل سدۀ شانزدهم میلادی کسانی را که در امر هدایت مأموریت های نظامی بودند ، کارآفرین می خواندند . · کارآفرینی از دیدگاه اقتصاد دانان کارآفرین و کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه های اقتصادی خود تشریح نموده اند . · کارآفرینی از دیدگاه محققین علوم رفتاری " رابرت لمب " ( 1952 ) معتقد به نقش کارآفرین به عنوان تصمیم گیرنده است . وی معتقد بود که " کارآفرینی یک نوع تصمیم گیری اجتماعی است که توسط نوآوران اقتصادی انجام می شود و نقش عمدۀ کارآفرین را اجرای فرآیند گستردۀ ایجاد جوامع محلی ، ملی و بین المللی و یا دگرگون ساختن نمادهای اجتماعی و اقتصادی می دانست ( پالمر ، 1987 ، ص 48 ) . " ژوزف مک گوایر " ( 1962 ) ، نقش کارآفرینی در جوامع مختلف را با توجه به تنوع فرهنگی متفاوت می داند و به نظر وی منابع طبیعی و سرمایۀ نقدی ممکن است یکسان باشد . اما آنچه را که باید در درک تفاوت رفتار ، مورد توجه قرار داد عواملی است همچون : - عقاید اجتماعی - هنجارها پاداش رفتارها - آرمانهای فردی و ملی - مکاتب دینی - تعلیم و تربیت ( پالمو ، 1987 ، ص 48 ) کارآفرینی از دیدگاه دانشمندان مدیریت " هاربینسون " و " مایرز " ( 1959 ) کارآفرین را در داخل سازمان ، بعنوان " اساس مدیریت " تشحیص داده اند و معتقد بودند که کارآفرین کسی است که نمی توان او را از سازمانش جدا کرد ، زیرا وی با آن درآمیخته است . وظیفه او این است که شرایطی را فراهم آورد که تحت آن ، دیگر عناصر مدیریت بتوانند ضمن انجام وظایفی که در سازمان تعیین شده ، به اهداف شخصی خود نیز دست یابند . " لایلز " ( 1974 ) مخاطره کارآفرینانه را برحسب مخاطره مالی ، شخصی ، فرصت های شغلی از دست رفته و مخاطره مربوط به روابط خانوادگی و سلامت فکری تعریف می کند . " آلبرت شاپیرو " ( 1975 ) پیشنهاد نموده که تمرکز بر فرد کارآفرین باید بیش از تمرکز بر « حادثه کارآفرینی » باشد . در این زمینه او بیان می دارد که «حادثه کارآفرینی » در برگیرنده موارد زیر است : - ابتکار و خلاقیت ( بصورت فردی یا گروهی ) - سازماندهی یا سازماندهی مجدد ساز و کارهای اقتصادی ـ اجتماعی برای تغییر شرایط و قرار دادن منابع در فرآیندهای علمی - مدیریت اجرائی : مدیریت اجرائی سازمان توسط کسانی که از ابتکار استقبال می نمایند . - پذیرش مخاطره شکست - استقلال نسبی : سهیم بودن در موفقیت یا شکست سازمان . تحلیلی بر تعاریف ارائه شده در خصوص کارآفرینی به طور کلی با مروری بر سیر تعاریف کارآفرین و کارآفرینی ، موارد زیر قابل تأمل بوده و پرداختن به آنها ضروری می باشد . 1 ) مفهوم کارآفرینی به تدریج دگرگون گردیده و تکامل یافته است . 2 ) تعریف واحد و مشابهی که بطور کامل مورد قبول یا رد باشد ، وجود ندارد . 3 ) مفهوم کارآفرینی ریشه در تفکر ، زیربنای فکری ، سطح تجزیه و تحلیل و زاویه دید افراد مختلف از ابعاد مکاتب اقتصادی ، جامعه شناسی ، روانشناسی ، جمعیت شناسی و اندیشمندان مدیریت و غیره دارد . 4 ) تلاش برای مفهوم سازی کارآفرین از مکاتب اقتصادی آغاز گردید و توسط روانشناسان و سپس جامعه شناسان و محققین علم مدیریت ادامه یافت . 5 ) در سیر تطور مفهوم کارآفرین ، مفاهیم دیگری از قبیل تفاوت مدیر با کارآفرین ، شرکتهای کوچک با شرکتهای کارآفرینانه ، کارآفرینی سازمانی ، کارآفرینی شرکتی ، انواع کارآفرینان و تفاوتهای سرمایه گذار با کارآفرین را می توان مشاهده کرد که توسط محققین مورد مطالعه قرار گرفته اند . · دیدگاههای مختلف نسبت به کارآفرینی " هبرت " و " لینک " دوازده عاملی را که تا سال 1982 در تئوریهای ایستای اقتصادی به کارآفرینان نسبت می دادند جمع بندی نمودند " بارتو " ( 1989 ) آنها را در مطالعات خود تحت عنوان بررسی نقش کارآفرینی در تئوریهای اقتصادی مورد توجه قرار داد . در این تئوریها شش عامل مشترک کارکردی را می توان یافت که به کارآفرینان نسبت داده شده است . ( جدول 1-1 ) . جدول 1-1 نقشهای کارکردی کارآفرینان در تئوریهای اقتصادی
منبع : بارتو ( 1989 ) بطور کلی تمامی اقتصاد دانان علاوه بر نقشهایی که از نظر کارکردی به کارآفرینان نسبت می دادند ، آنها را سرمایه دار نیز می دانستند و در میان آنها تنها " کِرزنر " بود که کارآفرینان را به عنوان واسطه معرفی نمود ( کِرزنر ، 1973 ، ص 56ـ55 ) . جدول 1-3 گرایش به فعالیتهای کارآفرینی و غیر کارآفرینی
غیر کارآفرینی کارآفرینی بدنبال استقلال ......................... ........................ بدنبال وابستگی نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آرشيو وبلاگ ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() نويسندگان پیوندهای روزانه ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]()
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |